معلم فداکار به دیار باقی شتافت+عکس

یکی دیگر از قهرمانان درس فداکاری کتاب های فارسی دانش آموزان کلاس سوم ابتدایی به دیار باقی شتافت.
به گزارش جهان به نقل از مشرق، حسن امیدزاده معلم فداکار بهمن سال 76 برای نجات 30 دانش آموز گرفتار در آتش سوزی مدرسه روستای بیجارسر شفت خود را به شعله های آتش زد و از ناحیه سر و صورت دچار سوختگی شدید شد.

وی پس از 15 سال تحمل درد و رنج ناشی از سوختگی شدید امروز در بیمارستان فومن جان به جان آفرین تسلیم کرد.حسن امید زاده سال 59 به استخدام آموزش و پرورش درآمده بود.

معلم فداکار به دیار باقی شتافت+عکس

به ترتیب از راست به چپ: ریزعلی خواجوی(دهقان فداکار) - حسن امیدزاده (معلم فداکار)- پدر شهید حسین فهمیده

پدر علم جغرافیای ایران درگذشت

پرفسور محمد حسن گنجی، پدر علم جغرافیا و هواشناسی ایران، درگذشت.

به گزارش «روزگار نو»، دکتر گنجی، 28 تیرماه بر اثر زمین خوردن در منزل شخصی
 خود، دچار خونریزی مغزی شد. 

پس از آن، ایشان به بیمارستان پیامبران منتقل و تحت عمل جراحی قرار گرفت؛ ولی دیشب در این بیمارستان از دنیا رفت.

جزئیات مراسم ایشان در اخبار بعدی اعلام می شود.

گزیده زندگینامه پرفسور گنجی

دکتر محمد حسن گنجی، در ۲۱ خرداد سال ۱۲۹۱ خورشیدی در بیرجند به دنیا آمد. پس از پایان ‎تحصیلات مقدماتی در ‏مدرسه شوکتیه بیرجند، وارد دارالمعلمین عالی تهران شد و در‎ ‎رشته تاریخ و جغرافیا به دریافت درجه کارشناسی ‏نائل گردید. سپس به‎ ‎عنوان دانشجوی برگزیده به اروپا اعزام شده و در دانشگاه ویکتوریا منچستر انگلستان به تحصیل ادامه داده و در سال ۱۳۱۷، لیسانس تخصصی خود را در جغرافیا اخذ نمود.

وی بار دیگر در سال ۱۳۳۱، با استفاده از بورس تحصیلی عازم آمریکا شد و دکتری خود را در رشته جغرافیا، از دانشگاه کلارک دریافت داشت.

دکتر ‏گنجی پس از بازکشت به ایران در دانشگاه تهران، مشغول به تدریس شد و با درجه استادی در سال ۱۳۵۸ بازنشسته گردید. با این حال وی هیچ گاه دست از کار نکشید و از سال ۱۳۶۴ با مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی، آغاز نمود. وی از سال ۱۳۷۰ به عنوان مشاور رئیس دانشکده علوم زمین با دانشگاه شهید بهشتی همکاری‏‎ ‎داشت.


وی علاوه بر مدیریت گروه جغرافیا، ‏ریاست دانشکده ادبیان و علوم انسانی و معاونت‎ ‎دانشگاه تهران، پیش از انقلاب اسلامی، ریاست اداره کل هواشناسی ایران و ریاست هواشناسی‎ ‎منطقه آسیا را نیز بر عهده داشت و  عضو کمیته ‏اجرایی سازمان هواشناسی جهان بود.


‎دکتر گنجی در کنار فعالیت‎ ‎خود در دانشگاه تهران، از مهرماه ۱۳۳۵ تا ‏مهرماه ۱۳۴۷ ریاست اداره کل هواشناسی‎ ‎ایران را نیز عهده دار بود. در این مدت، وی نماینده ثابت دولت ‏ایران در سازمان‎ ‎هواشناسی جهانی، به مدت ۵ سال ریاست هواشناسی منطقه آسیا(به مدت ۵ سال) و ‏عضویت‎ ‎کمیته اجرایی سازمان مزبور را برعهده داشت.

دکتر گنجی از اردیبهشت ماه ۱۳۴۲ تا‏‎ ‎مهرماه ‏‏۱۳۴۷ معاونت پارلمانی وزارت راه و در زمان ریاست دانشگاهیِ پروفسور رضا، از‎ ‎سال ۱۳۴۷ به مدت ‏یک سال پست معاونت اداری و مالی دانشگاه تهران را عهده دار شد‎. آنگاه پس از چندی مشاور دانشگاه گردید ‏و سپس از خردادماه ۱۳۵۳ عهده دار ریاست‏‎ ‎دانشکده ادبیات و علوم انسانی گردید و تا پایان خدمت ۳۷ ساله ‏ی دانشگاهی خود در این‎ ‎سمت باقی بود.

وی در بهمن ماه ۱۳۵۴ به افتخار بازنشستگی نائل آمد و از ‏مهرماه‎ ۱۳۵۴ ‎تا پایان سال ۱۳۵۷ ریاست مؤسسه آموزش عالی امیر شوکت الملک علم بیرجند را‏‎ ‎برعهده ‏داشت.

وی از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ مشاور رئیس سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح‎ بود. و از سال ۱۳۷۳ نیز با سمت مشاور دانشکده علوم زمین‏‎ ‎دانشگاه شهید بهشتی در طراحی و ‏اجرای برنامه‌ها مشارکت داشته‌است.

همچنین از سال‎ ۱۳۶۵ ‎عضویت بخش جغرافیایی سازمان مطالعه و ‏تدوین کتب دانشگاهی (سمت) را دارا بوده‎ ‎و با بیشتر دانشگاه‌های تهران بویژه دانشگاه تربیت مدرس ‏در دوره‌های دکترای‎ ‎جغرافیا تدریس همکاری داشته‌است.

وی همچنین عضویت کمیته رهبری اطلس اقلیمی ‏ایران را‎ ‎در سازمان هواشناسی برعهده داشته‌است.


از دیگر مشاغل وی می‌توان به موارد زیر اشاره‎ ‎کرد:

‏عضو مادام العمر انجمن جغرافیائی انگلستان
عضو سابق انجمن سلطنتی مردم‎ ‎شناسی انگلستان و ایرلند
عضو شورای عالی آمار
عضو هیأت تحریریه دائره المعارف‎ ‎بریتانیا
عضو افتخاری انجمن ‏آمریکایی پیشرفت علوم
عضو شورای عالی مردم شناسی‎
عضو انجمن جغرافیائی کشورهای آسیا و ‏آفریقا
عضو کمیته ملی آبشناسی (یونسکو‎)
عضو هیأت ممیزه دانشگاه تهران
عضو کمیسیون ‏بورسهای دانشگاهی
عضو کمیسیون‎ ‎همکاری فرهنگی ایران و فرانسه (دانشگاهی)
عضو کمیته ‏جغرافیائی فرهنگستان ایران‎
عضو شورای عالی جغرافیائی وابسته به سازمان جغرافیائی کشور
عضو کمیته‎ ‎برنامه ریزی وزارت آموزش و پرورش
عضو هیأت امنای مدرسه عالی بازرگانی رشت
‏‏* ‎عضو هیأت امنای مدرسه عالی علوم اراک

عضو هیأت امنای مدرسه عالی فنی تهران
‎عضو ‏اتحادیه انحمن‌های علمی
رئیس اولین کنگره جغرافیدانان ایران ۱۳۵۲
عضو‎ ‎شورای دانشگاه ‏تهران
اولین رئیس انجمن جغرافیدانان ایران ۱۳۵۳ تا‏‎ ۱۳۵۷‎


دکتر گنجی، در سال ۱۳۵۴ به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران‎ انتخاب شد. وی در بیست و نهمین کنگرهٔ ‏اتحادیهٔ بین المللی جغرافیایی در کره‎ ‎جنوبی در سال ۲۰۰۰ میلادی به عنوان یکی از ۱۵ جغرافیدان ‏برجستهٔ جهان شناخته شد و‎ ‎سازمان هواشناسی جهانی، جایزه علمی سال ۲۰۰۱ خود را به وی اعطا ‏کرد.

ایشان‎ ‎همچنین دارای نشان درجه سه در خدمات دولتی را دریافت کرده‌است. دکتر گنجی از اوایل‎ ‎انقلاب ‏تا هم اکنون بالغ بر ۶۳ لوح تقدیر از مراکز آثار و مفاخر علمی، چهره های‏‎ ‎ماندگار، انجمن‌های علمی ‏جغرافیایی و دانشگاه‌ها دریافت کرده‌است.

پاسخ ناصرالدین شاه به درخواست جوانان برای تاسیس دانشگاه: بسیار غلط کرده‌اند، پدرشان را آتش خواهم زد!

پاسخ ناصرالدین شاه به درخواست جوانان برای تاسیس دانشگاه: بسیار غلط کرده‌اند، پدرشان را آتش خواهم زد!

غلامرضا امامی، نویسنده و مترجم در یادداشتی در هفته‌نامه «نگاه پنجشنبه» درباره ناصرالدین شاه قاجار با عنوان «اگر زنده می‌ماند» نوشته است: مردی که دانشگاه‌های اروپایی را از نزدیک دیده بود در پاسخ نامه گروهی از جوانان که اجازه تاسیس دانشگاه را از محضر ملوکانه کرده بودند، چنین نوشت: «جوانان معقول بسیار بسیار غلط کرده‌اند که ایجاد دانشگاه می‌خواهند بکنند... اگر همچو کاری بکنند پدرشان را آتش خواهم زد، حتی نویسنده این کاغذ در اداره پلیس باید مشخص شده و تنبیه سخت شود که من‌بعد از این فضولی‌ها نکند.»


به گزارش تاریخ ایرانی، متن یادداشت امامی به این شرح است:


ناصرالدین شاه نخستین شاه ایرانی است که به اروپا سفر کرد. نخستین سفرش به سال ۱۲۹۰ هجری قمری به اصرار میرزا حسین‌خان سپهسالار اعظم (صدراعظم وقت) بود که پنج ماه و ۹ روز طول کشید. به سال ۱۲۹۵ دومین سفرش را انجام داد... این سفر چهار ماه و ۹ روز طول کشید و سومین سفرش به خاطر عزیزالسلطان (ملیجک سوم) ترتیب داده شد؛ به مدت شش ماه و دوازده روز...


او خاطرات دو سفر اول را خودش نوشته، اما خاطرات سفر سوم به تقریر اوست و تحریر دختر خوش خطش فخرالدوله و کاتبانی ملازم رکاب همچون غلامحسین‌خان، ناصرالملک و ابوالحسن خان فخرالملک.


مشاهده کشورهای اروپایی او را بر آن داشت که به عکاسی روی آورد، دوربین عکاسی به ایران آورد، سیستم پستی نوین را پی افکند، حمل و نقل قطار را پی بریزد، نیروی دریایی تشکیل دهد، چراغ برق و گاز را به ایران آورد، قزاقخانه تشکیل دهد، به سبک رایج داستان‌های قرن نوزدهم اروپا داستانی برای کودکان بنویسد و... (داستان «حکایت پیر و جوان» او به سال ۱۲۸۹ نگاشته شد.)


او دریافته بود که ایرانیان را سودایی نو در سر است و نسیم آزادی در راه. به ابوالقاسم‌خان ناصرالملک فرمان داد تا به ترجمه و نگارش قانون اقدام کند. فرمان داد که مجلس مشورتخانه یا مجلس مشورت تاسیس شود که در این مجلس ۲۵ تن از رجال دیوانی گردهم آمدند که طرحی نو برای اداره کشور پی بریزند. به عهد او «گفتار در روش دکارت» به فارسی برگردانده شد. انتشار روزنامه‌ها رونق گرفت اما ذکاءالملک فروغی به جرم نوشتن مقاله‌ای در روزنامه «قانون» مورد پیگرد قرار گرفت. حاج سیاح محلاتی و میرزا جعفر حکیم الهی به سبب آزادگی به بند افتادند. میرزا یوسف‌خان مستشارالدوله را به جرم نوشتن کتابی به محبس قزوین افکندند و کتابی را که نگاشته بود بر سرش کوفتند. دستور توقیف روزنامه دولتی «وطن» را صادر کرد، چرا که در سرمقاله نخستین شماره این روزنامه فرانسوی زبان از قانون و آزادی و برابری سخن به میان آمده بود.


به فرمان او به سال ۱۸۶۳ میلادی نخستین اداره سانسور مطبوعات در ایران تاسیس شد. این اداره وظیفه داشت که تمام روزنامه‌ها و کتاب‌ها را پیش از چاپ بررسی کند و مانع از ورود روزنامه‌های فارسی زبان خارج از ایران شود که دم از قانون و آزادی می‌زدند.


مردی که سفر‌ها کرده بود، می‌گفت نوکرهای من و مردم این مملکت نباید جز از ایران و عوالم خودشان از جایی خبر داشته باشند و اگر اسم پاریس و بروکسل نزد آن‌ها برده شود، ندانند این‌ها خوردنی است یا نوشیدنی.


مردی که دانشگاه‌های اروپایی را از نزدیک دیده بود در پاسخ نامه گروهی از جوانان که اجازه تاسیس دانشگاه را از محضر ملوکانه کرده بودند، چنین نوشت: «جوانان معقول بسیار بسیار غلط کرده‌اند که ایجاد دانشگاه می‌خواهند بکنند... اگر همچو کاری بکنند پدرشان را آتش خواهم زد، حتی نویسنده این کاغذ در اداره پلیس باید مشخص شده و تنبیه سخت شود که من‌بعد از این فضولی‌ها نکند.»



شاهی که فرمان قتل امیرکبیر را صادر کرد دل خوش داشت که مورخ درباری «ناسخ التواریخ» بنویسد امیرکبیر به تب و بیماری در کاشان درگذشت!!!


وی در نیافت مشکل مردم ایران دوربین عکاسی و چراغ گاز و قطار نیست.


آن روستازاده فراهانی نیک دریافته بود که استبداد سرطانی است که جامعه را به نابودی می‌کشاند.


سفر‌ها برای او درسی نداشت، خیزش مردم در جنبش تنباکو او را به هوش نیاورد. شاید صفیر گلوله میرزا رضای کرمانی او را از خواب پراند. آخرین کلامی که در بستر مرگ گفت این بود: «من بر شما جور دیگری حکومت خواهم کرد، اگر زنده بمانم.» اما دیگر دیر شده بود...

 

 

مرجع خبر: انتخاب

 

خداحافظ دست‌خطهاي بد!

اگر آخرين باري كه قلم در دست گرفته و نوشته‌ايد را به ياد نمي‌آوريد، خود را تنها ندانيد چرا كه يك پژوهش جديد از انگشت‌شمار شدن روزهاي كاغذ و قلم در ميان بزرگسالان خبر داده است.

به گزارش ايسنا، طبق نتايج يك شركت آنلاين‌نوشت‌افزار موسوم به «Docmail»، در روزهايي كه جهان به سرعت در حال تايپ افكار، پيامها و يادداشتهاي انسان بر روي صفحه كليد و صفحه لمسي تلفن بوده، شيوه نوشتار قديمي در حال كنار رفتن است.

نتايج پژوهش آنلاين نشان داده بود كه ميانگين زماني از آخرين باري كه يك بزرگسال با دست به نوشتن پرداخته حدود 41 روز بوده و همچنين اين كه از هر سه تن، يكي براي بيش از شش ماه متن كاملي ننوشته است.

به گفته دو سوم از 2000 شركت‌كننده در اين پژوهش، تنها چيزهاي به حالت نوشتار درآمده توسط آنها يك مجموعه خطوط شتابان براي يادآوري چيزهاي رايج بوده است.

بيش از نيمي از شركت‌كنندگان اذعان كردند كه دست خط آنها بطور چشمگيري بد شده و از هر هفت تن، يكي از دست خود شرمسار بود.

از هر 10 تن نيز چهار مورد بر متن پیش‌بینی شده براي املاي درست تكيه داشته و يكي از هر چهار تن نيز محاوره‌اي يا با اختصارات مي‌نوشتند.

امروزه ايجاد ليست خريد، يادداشت‌برداري در جلسات و حتي تبريكات توسط ابزار الكترونيكي انجام مي‌شود.

به گفته يك سوم از اين شركت‌كنندگان، حتي در زمان نوشتن چيزي، معمولا بازخواني آن نيز براي خود اين افراد مشكل شده است. جالب اينكه از ميان هر شش انگليسي، يك تن معتقد بوده كه ديگر نيازي به آموزش دست خط در مدارس نيست!

نتيجه‌گيري شگفت‌انگيز در درازمدت اين است كه نسل آينده احتمالا كاملا بر صفحه كليد براي برقراري ارتباط تكيه خواهند داشت.